ساختار صحی افغانستان؛ جزیرههای پراکنده در دریای بدون دیتا در افغانستان، آنچه بهعنوان " سیستم صحی " شناخته میشود، در واقع مجموعهای از مراکز دولتی و خصوصی است که بهصورت مستقل، غیرهمراستا، و بدون هماهنگی مرکزی فعالیت میکنند . این ساختار نهتنها از استانداردهای جهانی فاصله دارد، بلکه حتی در سطح ابتدایی مدیریت صحت نیز دچار گسستهای جدی است . 🔹 مشکلات ساختاری عدم وجود سیستم ثبت و تعقیب دیتاها: هیچ دیتابیس ملی برای ثبت وقایع صحی، سوابق مریضان، یا روند
ادامه مطلب
🧩 بخش اول : بازاریابی سنتی دوا و تجهیزات طبی در افغانستان؛ از فروشمحوری تا بیاعتمادی عمومی در افغانستان، بازاریابی دوا و تجهیزات طبی عمدتاً بهصورت سنتی و فروشمحور انجام میشود . این مدل نهتنها ناکارآمد است، بلکه باعث ایجاد بیاعتمادی، هدررفت منابع، و فرسایش نیروی انسانی در صنعت صحیه شده است . 🔹 خصوصیات بازاریابی سنتی کنونی فقدان بازخورد از مشتریان: شرکتهای تولیدی و وارداتی هیچ مکانیزمی برای دریافت و تحلیل رضایت مشتریان ندارند .
ادامه مطلب
📝 مقدمهی مترجم: هدف از ترجمه و بومیسازی مقاله NANOSPRESSO مقالهی اصلی «NANOSPRESSO: toward personalized, locally produced nucleic acid nanomedicines» که در ژورنال Frontiers in Science منتشر شده است، یکی از پیشگامانهترین مطالعات در زمینه تولید محلی دواهای نوکلئیکی برای امراض نادر است. این مقاله توسط کنسرسیومی از متخصصان اروپایی نگاشته شده و تمرکز آن بر تحول در مدلهای درمانی از طریق تکنالوژیهای نانویی و مایکروفلوئیدیک میباشد .
ادامه مطلب
منابع طب اسلامی و نمونههایی از عملکرد اطبای افغانستان در سایه نسخهها، در دل روایتها؛ طب اسلامی به روایت تجربه و خلاقیت در حجرههای بلخ، دربارهای بخارا، و شفاخانههای هرات، طبیبان افغان نهتنها نسخه مینوشتند، بلکه روایت خلق میکردند. طب اسلامی در افغانستان، تلفیقی بود از دانش نظری، تجربه عملی، و خلاقیت محیطمحور. این فصل، سفری است به دل منابع طبی و روایتهایی که نشان میدهند چگونه طب، در این سرزمین، به هنر بدل شد.
ادامه مطلب
طب در دوره معاصر افغانستان از دربار تا دارالشفا؛ روایت گذار از سنت به مدرنیته در روزگاری که شاهان افغانستان، با لباس فاخر و ذهنی پر از دغدغه، به هند، ایران، و روسیه سفر میکردند، طب نیز در چمدانهای فکری آنان جا داشت. این فصل، روایت تغییرات تدریجی، حضور طبیبان خارجی، و چالشهایی است که طب را از حجرههای سنتی به آستانه نهادهای مدرن رساند. 🏛 ۵.۱. تغییرات فکری شاهان؛ از تجربهگرایی تا نهادسازی در قرون ۱۸ و ۱۹، همزمان با تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه، نگرش
ادامه مطلب
طبابت در عصر امیر عبدالرحمن بخش اول: در سایهی قدرت، در حاشیهی سلامت روایتی از رکود نظام صحی در نیمه دوم قرن نوزدهم افغانستان در نیمه دوم قرن نوزدهم، افغانستان نهتنها میدان رقابتهای سیاسی و نظامی میان امپراتوریهای روس و بریتانیا بود، بلکه در عرصهی سلامت نیز دچار رکود، پراکندگی، و بیسامانی شد. این وضعیت، نه حاصل تصمیم یک فرد، بلکه نتیجهی غفلت تاریخی مجموعهای از امرا و ساختارهای قدرت بود که سلامت مردم را در حاشیهی اولویتهای سیاسی و امنیتی قرار
ادامه مطلب
بخش اول داستان تولد طب عصری در افغانستان: از لیسه حبیبیه تا شفاخانه علیآباد در آغاز قرن بیستم، در دل کابلِ خاموش و خاکآلود، صدای چکشهای معماران در محوطهای تازهساز پیچید. امیر حبیبالله خان، با نگاهی فراتر از سنت، تصمیم گرفته بود بنای تازهای را بنیاد نهد—بنایی که نه برای تجارت، نه برای سیاست، بلکه برای آموزش بود. نامش را گذاشتند لیسه حبیبیه ، و در دل آن، صنفی کوچک به نام رشدیه شکل گرفت؛ جایی که برای نخستینبار، مفاهیمی چون حفظالصحه در میان جوانان
ادامه مطلب
داستان انحطاط نهادهای علمی و صحی از کودتا تا سقوط؛ طبابت در سایه سیاست و ایدئولوژی (۱۳۵۷–۱۳۷۱ خورشیدی) در بهار خونین سال ۱۳۵۷، صدای گلولهها در ارگ کابل پیچید. محمد داوود خان، بنیانگذار جمهوری افغانستان، در کودتایی نظامی کشته شد و حزب خلق و پرچم قدرت را بهدست گرفتند. این کودتا، نهتنها ساختار سیاسی کشور را دگرگون کرد، بلکه لرزهای بر پیکر نهادهای علمی و صحی انداخت که تا آن زمان، با زحمت و تدبیر، در حال نهادینه شدن بودند.
ادامه مطلب
مزار شریف؛ پناهگاه علم در عصر فروپاشی از سقوط داکتر نجیبالله تا ظهور طالبان (۱۳۷۱–۱۳۷۵ خورشیدی) با ورود مجاهدین به کابل در سال ۱۳۷۱، زیرساختهای اساسی پایتخت—از جمله نظام تعلیمی و صحی—بهکلی فروپاشید. شفاخانهها و دانشگاهها یا در آتش جنگ سوختند یا به قرارگاههای نظامی تبدیل شدند. داکتران، استادان، و محصلین پراگنده شدند؛ و کابل، که زمانی قلب علمی کشور بود، به میدان نبرد جناحها بدل گردید. در این خلأ، مزار شریف بهعنوان نقطه ثبات نسبی، مرکز توجه علمی و
ادامه مطلب
سکوت علم در سایه شلاق و شریعت از سقوط مجاهدین تا کنفرانس بن (۱۳۷۶–۱۳۸۰ خورشیدی) در سال ۱۳۷۶، با ورود طالبان به مزار شریف، آخرین سنگرهای دولت مجاهدین فرو ریخت. نظام تعلیمی و صحی که پیشتر نیز درگیر آشوب و جناحبندی بود، اینبار با محدودیتهای ایدئولوژیک و مذهبی مواجه شد. طالبان، با تفسیر خاص خود از شریعت، ساختارهای علمی را نه اصلاح، بلکه حذف کردند. در دانشکده طب مزار شریف، محصلین اناث بهکلی حذف شدند.
ادامه مطلب